خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین
خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین
استاد درس مهندسی محیط زیست داره با دانشجوهاش در مورد اینکه چرا تحقیقشونو انجام ندادن گپ صمیانه میزنه و دونه دونه اسم ها رو از رو لیست میخونه و یه جور بازخواست انجام میداد که نوبت میرسه به دوست و همکلاسی محترم. استاد میگه "بابازاده..." جوابی داده نمیشه دوباره همون اسم رو میخونه. ردیف جلو همه برمیگردیم و بهش نگاه می کنیم که چرا جواب نمیده که فیس تو فیس استاد نشسته و شکلک درمیاره که مثلاً غایبه.
استاد هیچی نمیگه و درسشو شروع میکنه آخر ساعت هم حضور و غیاب میکنه و بازم "بابازاده" غایبه... آخه تو که دو ساعت تو کلاس وقت خودتو گرفتی لااقل یه کاری می کردی که غیبت نخوری بابازاده جووون
یک مهندس
یکشنبه 23 فروردین 1394 ساعت 20:27