روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

نعمت دعوت می شود

امشب یه مهمون باحال داریم ساکن طبقه بالایی؛ اسمش "نعمت" خیلی بچه باحالیه. دعوتش کردیم به صرف خواب. فکر کنم نذاریم تا خود صبح بخوابه
بعداً نوشت:
تا نزدیکای اذان صبح نذاشتیم بخوابه؛ دیگه داشت کم کم عصبانی میشد و داشت کار به قهر و گیسو کشی می کشید که کوتاه اومدیم و به نعمت خان رخصت خواب دادیم.
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد