روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

خوشحال

ظاهراً حدود 60% از دوستان ترم تابستان گرفتن از این جهت که عقب نیفتادیم خوشحال و شادُ خندانم

استارت ترم تابستان

امروز عصر برخواهم گشت. شنبه اول وقت کلاس "مقاومت مصالح 1" دارم

به یاد تابستان 92

به یاد دو سال پیش شبای ماه رمضون؛ بیداری و وب گردی. می دونم اینم هیچ ربطی به عنوان وبلاگ نداشت

یک شب بیاد ماندنی

شاید اینی که می خوام بنویسم هیچ ربطی به عنوان وبلاگم نداشته باشه و یه صددرصد جورایی غیر مرتبط. دیشب من و "الف" اتفاقی "و" رو دیدیم؛ داشتیم خوش و بش می کردیم که گازشو گرفت رفت؛ مام یه نقشه توپ واسه اش کشیدیم و رفتیم دنبالش و سوارش کردیم بردیمش یه جای پَرت و به بهونه ی خوردن بلال پیادش کردیم و قالش گذاشتیم این باشه که دیگه مارو دست نندازه  فک می کنم تا رسیدن آژانس یه نیم ساعتی فرصت داشته فحش کاریمون کنه.

ترم تابستان اخذ می نمایم

"یک مهندس" ترم تابستان میگیره  باشد که سعادت اُخروی داشته باشه

ترم 2 تموم شد

اینجاب یک مهندس دانشجوی کارشناسی پیوسته عمران، ترم دومم رو در این تاریخ تموم کردم. امروز آخرین امتحان بود به اتفاق دو تا از دوستان به خونه برگشتیم. 

ترم تابستان 94

ترم تابستان شروع شد هنوز به طور قطعى تصمیم نگرفتم

ترم 2 داره تموم میشه

24 ساعت دیگه ترم دومم تموم میشه

حذفش کردم

ختم بخیر نشد هیچ مجبور شدم حذفش کنم

ریاضی 2 (انتگرال)

خدایا ختم بخیر شه این یکی