روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

خراب کاری کردم

امروز تو واحد تصفیه خانه که دیواراش در حال ساخته و میلگردهاش تازه بسته شده رفتیم واسه نقشه برداری که ناگهان پام به دوربین خورد و همه چی رو پروند. دوباره از اول نقشه برداری کردیم. قیافه مهندس "ف" خیلی دیدنی بود. از عصبانیت داشت می ترکید. اما هیچی نگفت

کارگاه 1

چند روزی میشه که تو یه شرکت پیمانکاری مشغول بکار شدم. پروژه ساخت تصفیه خانه آب هستش. امروز لیستوفر آرماتور یکی از سازه ها رو گرفتم بعلاوه اینکه به همراه مهندس "ف" ارتفاع چند نقطه رو به کمک دوربین گرفتیم. مهندس "ص" سرپرست کارگاه هم چند تا خاطره از یکی دو جا که کار کرده بودن برامون تعریف کرد

تعطیلات شروع شد.

امتحانا تموم شد. تعطیلات تابستان ما عملاً شروع شد

مقاومت مصالح

پایان ترم "مقاومت مصالح1" ختم بخیر شد.

شب جمعه

تا ساعت 6:30 صبح بیدار بودیم همه دور هم می گفتیم و می خندیدیم. دو تا فیلم سینمایی هم دیدیم.

پارک

امروز اهالی ساختمان همه با هم رفتیم پارک

رفتن

چقدر زود تموم شد. تازه داشت صفا کردنا شروع می شد. دیگه تعطیلی ای در کار نیست

تعطیلی

یک هفته آف شدیم.

پیشکسوت ریاضی2

کلاس ریاضی عمومی2 توسط استاد محترم به عنوان پیش کسوت شناسایی شدیم.

مثبت 40

دیشب رو از شدت گرما تا ساعت 1 بامداد تو پارک سپری کردیم خیلی گرمه 40+ درجه سانتی گرااااااااااااااااااااااد