استاد :ص: جزوه ریاضی رو ازم گرفت داشت ورق میزد و ورق می زد آخرش بهم گفت" تو چرا اینقدر مرتب نوشتی؟
بشر از خوندنش لذت می بره...
هیچی دیگه بسی خوشحال شدم
کل عمرم اندازه دیشب نترسیده بودم