روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

ترم 2 تموم شد

اینجاب یک مهندس دانشجوی کارشناسی پیوسته عمران، ترم دومم رو در این تاریخ تموم کردم. امروز آخرین امتحان بود به اتفاق دو تا از دوستان به خونه برگشتیم. 

ترم تابستان 94

ترم تابستان شروع شد هنوز به طور قطعى تصمیم نگرفتم

ترم 2 داره تموم میشه

24 ساعت دیگه ترم دومم تموم میشه

حذفش کردم

ختم بخیر نشد هیچ مجبور شدم حذفش کنم

ریاضی 2 (انتگرال)

خدایا ختم بخیر شه این یکی 

برو دیگه

31 اُم کَی میاد؟

برنامه نویسی

امروز مراقبه مَشتی بود هیچکی هیچی نمیدونست یه خورده صفا کنیم

شب امتحان

شبی که گذشت کل ساختمون برقاشون روشن بود و ... بله دیگه شب امتحانه

مرغه ماجرا ساز شد

بوی مرغ تبدیل شد به بوی بد سوختگی، تا 6 صبح هر کاری کردم بوی بد سوختگی از خونه نرفت بیرون. 7 کنجاویم گُل کرد و رفتم دیدم دود از آشپزخونه "سلیمان خان" میزنه بیرون... غذاش سوخته و قابلمه اش مثل بشکه قیر شده و داره از سوپاپش دود میده بیرون. بیچاره مرغش مثل زغال شده بود. قابلمه اش هم فکر کنم باید بره واسه اسقاط

بوی خوراک مرغ

از استاتیک که برگشتم تا الان (3 صبح) دارم "انقلاب اسلامی" میخونم، اصلاً من از تاریخ خوشم نمیاد هر چی میخونم انگار هیچی نخوندم. ساعت 3 صبحه بوی مرغ کل ساختمون رو برداشته منم دارم دیونه میشم.