روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

بدنسازی

تربیت بدنی امروز خیلی حال داد. هیچ کار خاصی نکردیم. رفتم تو سالن بدنسازی نشسته بودیم حرف میزدیم با بچه ها استاد درو باز کرد اومد تو منم الکی یه شروع کردم به وزنه زدن که نفهمه داریم گپ میزنیم، برگشته بهم میگه خسته نباشی پهلوون مواظب باش خودتو خفه نکنی! یکی بیاد کار با این دستگاه رو یادش بده

آقای 12 ریشتر

تو روح هرچی استاد که چه عرض کنم استادنمای بی سواده. یکی از همین زیرخاکی هایی که گفتم این ترمو باش سروکار د اریم. امروز 4 نمره ازمون کم کرد فقط بخاطر اینکه همشهری خودش نیستیم. گذاشته رو حساب بی نظمی؛ حیفم اومد درسو حذف کنم مجبور شدم از آقای 12 ریشتر! التماس کنیم 1 نمره به قول خودش بی نظمی تا ارئه کنفرانس دیگه کم کنه. بابا با سوااات زلزله 12 ریشتر داریم ما!!!

تربیت بدنی 1

تربیت بدنی امروز خیلی سخت گذشت... داشتیم خون بالا می آوردیم. یکی نیست به این استاد "ج " بگه آخه ماراتون که نمی خواییم بریم یه واحد تربیت بدنیه دیگه