روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

خونه گرفتن

امروز با یکی از دوستای دوران دبیرستان رفتیم دانشگاه. یه سری کار ثبت نام داشت که یه خورده اش موند واسه فردا. یه خورده ام دنبال خونه گشتیم. اجاره کردن خونه تو این دوره زمونه اونم واسه پسر مجرد جماعت خیلی سخت شده امروز یه ساعت دنبال خونه بودیم داغون شدیم چون یا قیمت ها بالا بود یا به مجرد نمی دادن یا پسر نمیخواستن یا اینکه خیلی دور میشد از دانشگاه. یه خونه پیدا کردیم به نسبت قیمتش مناسب تره فردا بریم واسه حرف و سخنامون که اجاره اش کنیم. خدایا رسماً داریم مستقل میشیم؛ من به جزء تخم مرغ غذای دیگه ای بلد نیستم... البته با سیب زمینی هم میتونم دو سه نوع غذا تو حالت های مختلف درست کنم!

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد