روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

اسباب کشی

هر کدوم با ماشینی پر از وسایل عازم شهر جدید شدیم. جناب صاب خونه یک ساعت ما رو جلو در کاشتن تا بلاخره سرو کله شون پیدا شد. هر کاری کردیم از پول پیش و اجاره کم نکرد. وسایل ها رو گذاشتیم و قفل کردیم و اومدیم تا روز شنبه صبح بریم مرتب کنیم ظهر شنبه هم هم کلاس داریم. وضعیت اینترنت خونه جدید هنوز معلوم نیست به احتمال خیلی زیاد با خط موبایل کانکت شم. فعلاً هیمنا بود تا روز شنبه و "اتفاقات شهر جدید".

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد