روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

فرجه امتحانات پایان ترم 4

آخرین جلسه "مکانیک سیالات" رفتم و برگشتم... فرجه شروع شد.

ورزش1

امتحان "ورزش1" ختم بخیر شد.

استاد ماشاالله

رعد و برق های فوق شدید امروز سر کلاس "سازه های بتن آرمه1" خیلی حاشیه ساز شد...

یکیش سوتی یکی از دوستان خالی بند بود که وسط تدریس استاد پای پنجره نشسته بود و گفت: "استاد، ماشاالله"

کلاس منفجر شد...

مکانیک سیالات

خدا  از این استادهایی که حرف فقط حرف خودشونه و اصلاً به حق و حقوق دانشجو توجه نمی کن، نصیب نکنه. دو ساعت اجمعین دورش جمع شدیم بهش میگیم استاد عزیز نتونستیم امتحان میانترمو درست و حسابی بخونیم لطف کنید و یه تایم دیگه براش تعیین کنید اونوقت حرف حرف خودشو می زنه و به اتفاق چند نفر از آقایون کلاس رو ترک می کنم. 6 نمره میانترم "مکانیک سیالات" پر.

سازه های فولادی 1

استاد "ن" می فرمایند: " دانشجوهای عزیزم؛ جلسه بعد حتماً حتماً جدول اشتایل همراهتون باشه لازم داریم." اون وقت یکی دستشو بلند میکنه میگه: " مهندس  جدول مندلیف هم قبوله؟!!!"

من  هلاک جنبه ی استادم بخدا

معادلات

میانترم معادلات رو گند زدم.

آغاز تعطیلات نوروزی

یه روز اضافه *** موندیم. امروز 10تا12 "راهسازی" تشکیل نشد. تعطیل کردیم. تعطیلات نورزوی شروع شد.

استاد تکواندوکار

"تربیت بد نی 2" ترکوندمون

شانس

کلاس "سازه های بتن آرمه1" امروز هم تشکیل نشد. یه ضدحالی اساسی. حالا اگه نمیرفتم دانشگاه حتماً تشکیل می شد. شانس که ندارم

پیچوندن محاسبات

" محاسبات عددی" رو نرفتم مریض بودم. یه جورایی دو هوا شده ام. سرما،گرما ... گرما، سرما