روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمرگی های یک دانشجوی مهندسی عمران

خاطرات دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران؛ زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

تغییر و تحول

همین الان یهویی؛ من؛ تغییر و تحول در انتخاب واحد؛ کلاس یکشنبه رو تعطیل کردم

سال دو شدیم

و بلاخره سال دو شدیم و از فردا میریم دانشگاه و رسماً ترم سوممون رو شروع می کنیم. این ترم واحد های سنگینی داریم. یکی از استاد ها همون استاد ترم اولمون هست که قبلاً هم گفته بودم دستی در انداختن داره. از همین الان استرسش منو گرفته اون ترم خدا بهمون رحم کرد امیدوارم این ترم نیز چنین باشه.

تمدید قرارداد خونه

داریم میریم واسه قرارداد خونه

بتن ریزی

بتن ریزی داشتیم که اونم واسه خودش داستانی داشت. یه سری محاسباتمون درست از آب در نیومد کلا امروز همه چی عجیب بود.

خراب کاری کردم

امروز تو واحد تصفیه خانه که دیواراش در حال ساخته و میلگردهاش تازه بسته شده رفتیم واسه نقشه برداری که ناگهان پام به دوربین خورد و همه چی رو پروند. دوباره از اول نقشه برداری کردیم. قیافه مهندس "ف" خیلی دیدنی بود. از عصبانیت داشت می ترکید. اما هیچی نگفت

کارگاه 1

چند روزی میشه که تو یه شرکت پیمانکاری مشغول بکار شدم. پروژه ساخت تصفیه خانه آب هستش. امروز لیستوفر آرماتور یکی از سازه ها رو گرفتم بعلاوه اینکه به همراه مهندس "ف" ارتفاع چند نقطه رو به کمک دوربین گرفتیم. مهندس "ص" سرپرست کارگاه هم چند تا خاطره از یکی دو جا که کار کرده بودن برامون تعریف کرد

تعطیلات شروع شد.

امتحانا تموم شد. تعطیلات تابستان ما عملاً شروع شد

مقاومت مصالح

پایان ترم "مقاومت مصالح1" ختم بخیر شد.

شب جمعه

تا ساعت 6:30 صبح بیدار بودیم همه دور هم می گفتیم و می خندیدیم. دو تا فیلم سینمایی هم دیدیم.

پارک

امروز اهالی ساختمان همه با هم رفتیم پارک